اولین دلنوشته
سلام اولین ولین دلنوشته را میخواهم از زبان خواهرم برای شما بنویسم . یک شعر از خواهرم تقدیم به پدر شهیدمان و همه شهیدان اسلام
مه سرخ سپهر
در اینجا نام از او بردن چه سخت است *** سرود حرمت گل ها چه بخت است
کجایند آن شهیدان الهی *** هَزارانِ نوای آشنایی
بگو ای جان که آن جانان که بودند؟ *** تن خود را ز دست دل ربودند
روان آرام بر صحرا رسیدند *** چه بُد مقصود اینان ،ها چه دیدند؟
شهیدان وارث خون حسینند***شهیدان مونس حبل المتینند
شهادت نغمه ی زیبای گل بود***بسان بلبلان بر پای گل بود
شهادت آسمان عاشقانه است***شهادت شاهراه جاودان است
شهیدان عشق را معنی چه دیدند؟***بسان شیر بر دشمن پریدند
شهیدان محفل آرای زمینند ***به هُرم سجده بر خاکی جبینند
به خون سرخ او آرام گشتم***کشیدم بر تنم خوش کام گشتم
اگر بینی سرودم از شهیدم ***نگو اعجاز این خون را ندیدم
سر و جان شهید آهنین بود***بسان رستم ایران زمین بود
ولی قلبش به سان برگ گل بود***به آهی ،ناله ای مأوای دل بود
که با آهی زند لبخند لبخند***در آن ساعات روحانی که گویند
به یاد او دلم سرشار مهر است*** چرا چون او مه سرخ سپهر است